روش سئو: روزی كه آلبرت اینشتین فوت كرد، رالف مورس عكاس نشریه تایم، به جای پیوستن به جمعیت گزارشگران و دیگر عكاسان خبری كه در بیمارستان پرینستون جمع شده بودند، راهی دفتر كار این دانشمند بزرگ در موسسه مطالعات پیشرفته شد.
به گزارش روش سئو به نقل از ایسنا، «عصر ایران» در ادامه نوشت: مورس تصویری از میراث برترین ذهن جهان ثبت نمود. آنچه این تصویر نشان می داد آشفتگی و شلختگی بود. روی میز كار اینشتین حتی فضایی كوچك خالی از كاغذ دیده نمی شد. كتاب ها، نسخه های خطی، مجلات، و نامه ها در هر جایی قرار داشتند. این شرایط برای قفسه ها هم مشابه بود. تنها در یك قفسه نشریات به صورت مرتب قرار گرفته بودند، اما در مكان های دیگر همه چیز نامرتب بود.
اما این شلختگی چیزی بود كه آلبرت اینشتین به آن علاقه داشت. اینشتین در پاسخ به پرسشی كه درباره بهم ریختگی میزش مطرح شده بود شد، اظهار داشت: «اگر میزی بهم ریخته نشانه ای از ذهنی آشفته است، پس درباره یك میز خالی چه فكری می توان كرد؟»
دفاتر كار مینیمالیستی و بدون كاغذ در شرایطی كه هر چیزی سر جای خود قرار دارد از ترندهای حال حاضر به حساب می آید.
اما برای افراد باهوش و ذهن های خلاق این ممكن است بدترین روش ممكن برای كار كردن باشد. تركیبی از مطالعات و شواهد جدید نشان داده اند كه میزانی درست از بهم ریختگی می تواند به كسب خلاقیت بیشتر، افزایش انگیزه های تحریك كننده و حتی بارآوری بیشتر كمك نماید.
طی یك مطالعه، روانشناس كتلین وس از دانشگاه مینه سوتا، به بررسی اثر بهم ریختگی بر هوش و خلاقیت پرداخت. در این مطالعه دو اتاق مورد استفاده قرار گرفت كه یكی از آنها به خوبی مرتب شده بود، در شرایطی كه اتاق دیگر بهم ریخته بود. شركت كنندگان به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و وارد این دو اتاق شدند. از آنها خواسته شده بود تا طی یك بازه زمانی مشخص درباره كاربردهایی دیگر برای توپ پینگ پونگ فكر كنند. پژوهشگران دریافتند كه تعداد ایده های عرضه شده توسط هر دو گروه حدودا یكسان است، اما افرادی كه در اتاق بهم ریخته قرار داشتند، روش های به مراتب خلاقانه تری را عرضه كرده اند.
طی مطالعه ای دیگر، پژوهشگران در دانشگاه نورث وسترن هم آزمایشی حدودا مشابه را تكرار كرده و به نتایجی مشابه دست پیدا كردند. آنها دریافتند افرادی كه در فضاهای بی نظم و بهم ریخته قرار دارند، نقاشی های خلاقانه تری كشیده و در حل مشكلات خلاقانه سریع تر عمل می كنند.
از این رو، اندكی شلختگی و بهم ریختگی می تواند یادآور این نكته به ما باشد كه جهان چیزی منظم و دارای ساختی مشخص نبوده، بلكه محیطی حاوی هرج و مرج و ناشناخته هاست. این شرایط می تواند مغز ما را وارد حالت خلاقیت كرده و به ما یادآوری كند كه اندكی غیر معمولی بودن و تفكر خلاقانه مشكلی ندارد.
بدون تردید، اینیشتین در این زمینه كه میز بهم ریخته و محیط كار بی نظم و شلوغ می تواند محیطی مولد باشد، تنها نیست. مثال های خیلی از استعدادهای خلاق و مشهور در جهان وجود دارند كه از شرایطی مشابه برخوردار بوده اند.
مارك تواین یكی دیگر از نام های شناخته شده ای است كه شلختگی و بهم ریختگی را به جای نظم و ترتیب انتخاب كرده بود. میز كار تواین هم همانند میز كار اینیشتین با كاغذها و كتاب های مختلف پوشیده شده بود. اما این بی نظمی در اطراف افرادی مانند اینیشتین و تواین هیچ آسیبی به ذهن های خلاق آنها نزد.
از مثال های امروزی تر می توان به استیو جابز اشاره نمود. دفتر موسس و مدیرعامل فقید اپل هم محیطی شلوغ و بهم ریخته بود. میز كار وی با كاغذهای مختلف پوشیده شده بود، در شرایطی كه كتاب ها در قفسه ها بدون نظم خاصی قرار گرفته بودند.
برخی از پیشگامان فناوری امروز آشكارا دنباله رو استیو جابز هستند كه از آن جمله می توان به مارك زاكربرگ موسس فیسبوك اشاره نمود. البته محیط كار وی به اندازه دفتر كار اینیشتین به هم ریخته نبوده، اما برای فردی كه ثروت میلیارد دلاری دارد هم چندان مناسب به نظر نمی رسد.
از نمونه های جدید دیگر می توان به تونی شیه مدیرعامل شركت زاپوس اشاره نمود.
در شرایطی كه مشاهده سبك زندگی و دفتر كار افراد ثروتمند و مشهور شاید جالب باشد، اما باید یك درس مهم از این نمونه ها فرا گرفت. یك دفتر كار تمیز، مرتب و مدرن شاید روی كاغذ زیبا به نظر برسد، اما ورود آن به دنیای واقعی می تواند اثرات جانبی منفی هم به همراه داشته باشد.
در ابتدا، محیط های كاری مینیمالیستی ممكن است ایده خوبی به نظر برسند، اما این امكان وجود دارد كه محدود شدن كارمندان به كاهش خلاقیت آنها منجر شود كه در نهایت این شرایط می تواند اثر مخربی بر شرایط شركت شما داشته باشد.
یك میز مرتب و تمیز می تواند جذب كننده باشد و این احساس را تولید كند كه فرد آماده ی كار بوده و ذهن وی متمركز است. اما محیط كار مینیمالیستی می تواند مغز شما را از طرح پرسش و تولید ارتباطاتی كه برای شكل گیری خلاقیت نیاز هستند، باز دارد.
از سوی دیگر، نمونه های دستخط برخی نوابغ مشهور هم نشان داده است كه دستخط زشت و شلخته نویسی می تواند یكی دیگر از نشانه های هوش بالا و خلاقیت باشد. افرادی مانند پیكاسو دستخط زشتی داشتند، اما جایگاهی كه به آن دست پیدا كردند می تواند الهام بخش هر فردی باشد. بر همین مبنا دستخط بهم ریخته و زشت هم هیچ گاه نباید روی اعتماد به نفس شما تاثیر منفی بگذارد.
به نظر می رسد بهم ریختگی و بی نظمی می تواند الهام بخش افراد برای عبور از كلیشه های موجود بوده و به شكل گیری بینشی تازه در آنها منجر شود. در حقیقت می توان اظهار داشت كه افراد باهوش ذهن خویش را درگیر موضوعات مهم تری كرده و وقت خویش را صرف كارهایی پیش پا افتاده نمی كنند. همچنین، ممكن است در بهم ریختگی و بی نظمی كه اطراف این افراد را احاطه كرده است نظمی نهفته باشد كه تنها خودشان از آن آگاه هستند.