به گزارش روش سئو در ماه مه سال ۱۹۹۷ (اردیبهشت ۱۳۷۶) علائمی در پسربچه سه سالهای دیده شد كه در ابتدا به سرماخوردگی عادی شباهت داشت. وقتی علایم بیماریاش – گلودرد، تب و سرفه – شش روز ادامه یافت، او را به بیمارستان ملكه الیزابت در هنگ كنگ بردند. سرفههایش آنجا شدیدتر شد و نفس تنگی پیدا كرد. باوجود مراقبت های جدی، پسربچه دارفانی را وداع گفت.
پزشكان كه از پیشرفت سریع بیماریاش گیج شده بودند، نمونه ای از بزاق او را به وزارت بهداشت چین ارسال كردند اما پروتكل های استاندارد آزمایشگاهی قادر به شناسایی دقیق ویروس عامل بیماری نبودند. رئیس بخش ویروسشناسی تصمیم گرفت قسمتی از نمونه را برای همكارانش در سایر كشورها بفرستد.
در مركز كنترل و جلوگیری از بیماری ها در آتلانتا، بزاق به مدت یك ماه نگهداری شد تا نوبت به تحلیل انطباق پادتن آن برسد. سرانجام نتایج تأیید كردند كه این ویروس گونهای از آنفلوانزاست كه بیشتر از هر ویروس دیگری در تاریخ قربانی گرفته است. اما این گونه از ویروس تا آن زمان در انسان مشاهده نشده بود. این نوع ویروس H۵N۱ یا «آنفلوانزای پرندگان» بود كه دو دهه پیشتر كشف شده بود و فقط پرندگان را مبتلا می كرد.
این نتایج در ماه آگوست كشف شد. دانشمندان به سراسر جهان اخطار دادند و موقعیت را اعلام نمودند. دولت چین بلافاصه یك و نیم میلیون مرغ را باوجود مخالفت مرغداران معدوم كرد. موارد بعدی مبتلایان به بیماری تحت نظارت دقیق و قرنطینه قرار گرفتند. تا آخر سال، ۱۸ مورد مبتلا شدن در انسان ها شناسایی شد كه شش تن از آنان فوت كردند.
این بعنوان یك عكسالعمل موفق جهانی در نظر گرفته شد و تا چندین سال پس از آن، دیگر ویروس مشاهده نشد. از یك طرف، كنترل بیماری به سبب اینكه بیماری خیلی سختی بود امكان پذیر شد چون كسانی كه به آن مبتلا می شدند آشكارا به شدت بیمار میشدند. درصد مرگ و میر مبتلایان به ویروس H۵N۱ حدود شصت درصد است. به عبارتی در صورت مبتلا شدن به این ویروس، احتمال مرگ بالاست. با توجه به این از سال ۲۰۰۳ تا كنون این ویروس تنها ۴۵۵ تن را كشته است. در مقابل، ویروس آنفلوانزای بسیار «ضعیف تر»، به صورت متوسط كمتر از یك دهم درصد افرادی را كه به ویروس آلوده شدهاند كشته است اما هر سال، سبب مرگ صدها هزار بیمار شده است.
بیماریهای سخت ناشی از ویروسهایی نظیر H۵N۱ نتیجه دیگری هم داشتند و آن این بود كه به آسانی امكان شناسایی و قرنطینه مبتلایان وجود داشت، یا اینكه خیلی زود می مردند. بیماران با احساس بی حالی اندكی همه جا نمی رفتند و ویروس را منتشر نمی كردند.
كروناویروس جدید – كه در جامعه پزشكی SARS-CoV-۲ نامیده می شود – در جهان پخش شده است و میتواند باعث بیماری تنفسی شدیدی شود. به نظر میرسد نرخ مرگ و میر ناشی از این بیماری (كه با نام COVID-۱۹ معروف است) كمتر از دو درصد باشد. این آمار به صورت نمایی از كشته شدگان بیماریهای همه گیری كه در صدر اخبار جهانی بودهاند، كمتر است. اینكه این ویروس با وجود درصد مرگ و میر پایین زنگهای اخطار را به صدا در آورده است عجیب نیست. اتفاقا دلیل اعلام اخطار این بیماری، دقیقا همین بوده است.
كروناویروس شبیه ویروسهای خانواده آنفلوانزاست كه هر دو تكیاخته های RNA هستند. اغلب چهار نوع كروناویروس انسان ها را مبتلا میكند كه سبب سرماخوردگی می شود. دانشمندان اعتقاد دارند كه این ویروسها در بدن انسان تكامل یافته و نرخ انتشارشان به حداكثر رسیده است. این به مفهوم بیمار كردن مردم اما نكشتن آنهاست. در مقابل، دو مورد شیوع گسترده كرونا ویروس جدید – سارس (سندروم تنفسی حاد شدید) و مرس (سندروم تنفسی خاورمیانه) كه بر مبنای نخستین محل شیوعش نامگذاری شده است – همانند H۵N۱ از حیوانات به انسان منتقل شده بودند. این بیماریها برای انسان بسیار كشنده اند و مواردی كه این بیماری خفیف یا فاقد علایم بوده بسیار اندك بودهاند. در صورتیكه تعداد چنین مواردی بیشتر بود، این دو بیماری به سرعت گسترده می شدند. سارس و مرس در نهایت هركدام كمتر از ۱۰۰۰ كشته دادهاند.
طبق گزارشات عرضه شده، تابحال كووید-۱۹ بیشتر از دو برابر این تعداد قربانی گرفته است. این ویروس با تلفیقی از ویژگیهای قوی، شبیه اغلب ویروسهایی كه توجه مردم را به خود جلب كردهاند، نیست: كشنده است اما نه خیلی كشنده. مردم را مبتلا میكند اما نه به روش های قابل پیشبینی و قابل شناسایی. در هفته های گذشته تست كرونای ۱۴ آمریكایی در یك كشتی كروز، بدون اینكه هیچ گونه علایم بیماری داشته باشند، مثبت شد. به نظر میرسد مهمترین دلیل خطرناك بودن ویروس جدید این است كه در بعضی موارد هیچگونه علائمی ندارد.
جهان با سرعت و تحركی بی سابقه در مقابل بیماری عكسالعمل نشان داده است. ویروس جدید بسیار سریع شناسایی شده است. دانشمندان چینی نقشه ژنوم بیماری را ظرف چند هفته شناسایی و در سطح جهان منتشر نمودند. جامعه علمی جهانی نقشه ژنوم و اطلاعات بالینی را با سرعتی بینظیر منتشر نمودند. دولت چین قوانین كنترلی قدرتمندی وضع كرد و سازمان بهداشت جهانی وضعیت فوقالعاده جهانی اعلام نمود. تمام این اتفاقات در كسری از زمانی افتاد كه در سال ۱۹۹۷ طول كشید تا H۵N۱ شناسایی شود. با این وجود همچنان بیماری در حال گسترش است.
مارك لیپسیچ، متخصص بیماری های همه گیر و استاد دانشگاه هاروارد، در استفاده از كلماتش، حتی بعنوان یك اپیدمیولوژیست بسیار سختگیر است. در مدت گفت وگویمان دو بار آغاز به گفتن چیزی كرد اما بعد مكث كرد و اظهار داشت: «راستش، بگذارید باردیگر بگویم». بنابراین، بسیار تكاندهنده است كه یكی از نكاتی كه می خواست دقیق بگوید، این بود: «فكر میكنم محتملترین نتیجه این است كه امكان پیشگیری از شیوع این بیماری وجود ندارد.»
پیشگیری، نخستین گام در واكنش به تمام بیماری های همهگیر است. به نظر می رسد در مورد كووید-۱۹، احتمال (هرچند نامعقول) پیشگیری از شیوع بیماری ظرف چند روز اول از بین رفته است. چین از ماه ژانویه آغاز به قرنطینه مناطق مختلف با مركزیت شهر ووهان كرد و محدوده قرنطینه را روز به روز گسترش داد و در نهایت حدود ۱۰۰ میلیون نفر را قرنطینه كرد. مردم از خروج از خانههایشان منع شده بودند و در صورتیكه خارج از خانه مشاهده میشدند از راه پهپاد به آنها هشدارهای جدی داده می شد. با وجود تمام این تدابیر، هم اكنون كرونا در كشورهای مختلف جهان شناسایی شده است.
علیرغم بیتأثیر بودن آشكار چنین قوانینی – حداقل در قیاس با آثار سوء اجتماعی و اقتصادی آنها – شدت عمل در اجرای این قوانین رو به افزایش است. دولت چین، تحت فشارهای سیاسی برای متوقف كردن ویروس اعلام نمود در استان هوبی افسران خانه به خانه برای اندازه گیری تب افراد و بررسی علایم بیماری رجوع خواهند كرد و تمام موارد بالقوه مبتلا شدن به بیماری را به اردوگاههای قرنطینه می فرستند. اما حتی در صورت پیشگیری جدی هم احتمالاً گسترش ویروس از كنترل خارج شده است. آزمایش افرادی كه هم اكنون به شدت بیمارند، وقتی احتمال انتقال بیماری توسط افرادی كه حالشان در حدی بد نیست كه سبب شود سر كار نروند، رویكرد نابسنده ای است.
لیپسیچ پیشبینی میكند كه طی یك سال آینده بین ۴۰ تا ۷۰ درصد مردم جهان به ویروس عامل كووید-۱۹ آلوده خواهند شد. اما او با احساس همدلی اضافه می كند این به این مفهوم نیست كه تمامی این افراد گرفتار نوع شدید بیماری خواهند شد. او می گوید: «احتمالا عده زیادی گرفتار بیماری خفیف یا بدون علامت خواهند شد». همانند آنفلوآنزا كه برای بیمارانی با بیماریهای زمینهای تنفسی و افراد مسن خطرناك می باشد، اغلب موارد بدون احتیاج به اقدامات درمانی مداوا خواهند شد. در مجموع حدود ۱۴ درصد مبتلایان به آنفلوآنزا فاقد علامتند.
لیپسیچ در اعتقادش به همه گیری این بیماری به هیچوجه تنها نیست. عقیده ای كه متخصصین اپیدمیولوژی در حال به اجماع رسیدن بر سر آن هستند این است كه این بیماری تبدیل به بیماری فصلی جدیدی خواهد شد؛ پنجمین بیماری همهگیر از خانواده كروناویروس. تابحال انسانها در مورد چهار نوع دیگر ویروس، ایمنی طولانی مدت پیدا نكردهاند. اگر در این مورد هم مانند موارد قبلی باشد و بیماری به همان شدت فعلی باقی بماند، «فصل سرماخوردگی و آنفلوانزا» به «فصل سرماخوردگی و آنفلوآنزا و كووید-۱۹» تبدیل خواهد شد.
در حال حاضر، حتی تعداد دقیق افرادی كه به ویروس آلوده شدهاند هم معلوم نیست اما تخمین «كاملاً دست بالای» لیپسیچ در زمان مصاحبه این بود كه حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر در آمریكا به این ویروس آلوده شده باشند. همین تعداد افراد آلوده برای شیوع گسترده بیماری كافی است. نرخ انتشار بیماری بستگی به این دارد كه در موارد خفیفتر این بیماری، چقدر احتمال واگیر دارد. دانشمندان چینی روز جمعه (۲ اسفند) در مجله علمی JAMA یك مورد انتقال بدون علایم ویروس را از بیماری با CT اسكن قفسه سینه سالم گزارش دادند. محققان به صورت كلی به این جمع بندی رسیدهاند كه اگر این یك مورد استثنا و خاص نباشد، ثابت می شود كه «پیشگیری از آلودگی به COVID-۱۹ چالش بزرگی خواهد بود».
حتی اگر تخمین های لیپسیچ خطای زیادی هم داشت، پیشبینی های نهایی را به صورت كلی تغییر نمیداد. لیپسیچ می گوید: «شناسایی آن دویست مورد بیماری شبه آنفلوانزا در فصل آنفلوانزا – در حالیكه آزمایش COVID-۱۹ روی همه انجام نمی شود – كار بسیار سختی است. اما خیلی خوب است هرچه سریعتر بفهمیم این تعداد درست است یا گرفتار اشتباه محاسباتی شدهایم. تنها راه آن هم انجام آزمایش است.»
در شروع به پزشكان آمریكایی سفارش شده بود از افرادی كه به چین سفر نكرده یا با مورد مبتلایی تماس نداشته اند آزمایش نگیرند. طی دو هفته گذشته CDC اعلام نموده كه آغاز به غربالگری افراد در پنج شهر ایالات متحده خواهد نمود تا بتواند در مورد اینكه واقعا چه تعداد افراد مبتلا در آن شهرها وجود دارد، تخمینی داشته باشد اما امكان آزمایشات گسترده هنوز وجود ندارد. همانطور كه اتحادیه آزمایشگاه های پزشكی عمومی اعلام نمود تنها نبراسكا، كالیفرنیا و ایلینویز ظرفیت انجام آزمایشات برای شناسایی ویروس را داشته اند.
با چنین اطلاعات اندكی، پیشبینی مشكل است. اما دغدغه اصلی این است كه امكان كنترل گسترش ویروس وجود ندارد. این ویروس بی محدودیت با ما خواهد بود و این مورد از رقابت جهانی برای یافتن واكسن كه یكی از روشنترین رویكردها برای نجات زندگی افراد در سال های پیش روست مشخص است.
در طول ماه گذشته، ارزش سهام یك شركت داروسازی كوچك به نام اینویو بیشتر از دو برابر شد. در نیمه ماه ژانویه، این شركت گزارش داد واكسنی برای كروناویروس جدید كشف كرده است. این ادعا با وجود اینكه از نظر علمی دقیق نبود به دفعات در گزارشات خبری تكرار شد. واكسن هم مانند سایر داروها نیازمند فرآیند طولانی آزمایش است تا مشخص شود بطور قطع قادر به محافظت از مردم در مقابل بیماری بدون ایجاد عوارض هست یا نه. كاری كه این شركت و دیگران انجام دادهاند كپی كردن بخش كوچكی از RNA ویروس می باشد كه امكان دارد روزی ثابت شود بعنوان واكسن عمل میكند. این كار بعنوان قدم اول امیدواركننده است اما اینكه چنین كاری را كشف بنامیم مانند این است كه تیز كردن چاقوی جراحی را یك نوع عمل جراحی جدید بخوانیم.
هرچند تعیین ترتیب ژنی هم اكنون با سرعت بسیار بالایی انجام میشود و ساخت واكسن را بیشتر به هنر تبدیل می كند تا علم اما تولید واكسن به مفهوم یافتن رشتهای از ژنوم ویروس می باشد كه به شكل قابل اعتمادی سبب ایجاد مقاومت طولانی مدت در حافظه سیستم ایمنی می شود كه منجر به واكنش شدیدی كه بروز علایم بیماری را دربر داشته باشد، نخواهد شد. همانطور كه واكسن آنفلوانزا منجر به بروز آنفلوانزا نمی شود اما بنابر هشدارهای CDC امكان دارد «نشانههای شبیه آنفلوانزا» را به دنبال داشته باشد. رسیدن به این نقطه شیرین نیازمند آزمایش ابتدا روی مدلهای آزمایشگاهی و حیوانات و در نهایت آزمایش روی انسان خواهد بود. هیچكس نمی تواند ملیون ها بخش از رشته های ژنی ویروس را به محض كشف آن به سراسر جهان ارسال نماید تا به افراد تزریق شوند.
اینویو تا تبدیل به یك شركت بایوتكنولوژی كه برای ساخت دنباله ژنی تلاش می كند تا وضع موجود را تغییر دهد، فاصله بسیاری دارد. شركت های دیگری كه در این عرصه فعالیت می كنند مدرنا، كیوروك و نواوكس هستند. محققان دانشگاهی هم در این مورد، در دانشگاه امپریال كالج لندن و دیگر دانشگاه ها مثل دانشمندان وابسته به دولت در كشورهای مختلف همچون مؤسسه ملی سلامت آمریكا در حال كار كردن روی این موضوعند. آنتونی فائوچی مدیر مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی NIH در ژانویه در JAMA نوشت كه این مركز با سرعتی تاریخی در حال كار برای یافتن واكسن است. در زمان شیوع سارس در سال ۲۰۰۳ بیست ماه طول كشید تا محققان از شناسایی رشته ژنی ویروس به فاز اول آزمایشات بالینی واكسن برسند. فائوچی نوشته بود تیمش تا آن زمان، زمانبندی یاد شده را برای ماه های دیگر تنها به سه ماه كاهش دادهاند و برای كروناویروس جدید «امیدوارند با سرعت بیشتری پیش بروند.»
در سالهای اخیر مدلهای جدیدی هم ظاهر شده اند كه نوید تسریع تولید واكسن را میدهند. یكی از این مدلها اتحادیه آمادگی همهگیری (CEPI) است كه در سال ۲۰۱۷ در نروژ راهاندازی شد تا از توسعه واكسن های جدید حمایت مالی و این فرآیند را هدایت كند. بنیانگذاران این اتحادیه، دولت های نروژ و هند، سازمان ولكام تراست و بنیاد بیل و ملیندا گیتس هستند. هم اكنون بودجه این سازمان به استارتاپهای بایوتكنولوژی نظیر اینویا اعطا می شود تا آنها را به ورود به حوزه پرریسك تولید واكسن تشویق كند. مدیرعامل این گروه، ریچارد هچت با پیشبینی زمانی فائوچی موافق است؛ زودترین زمانی كه امكان ازمایش اولیه واكسن COVID-۱۹ وجود داشته باشد ماه آوریل است. اگر كار خوب پیش برود تا آخر تابستان می توان اطمینان حاصل كرد كه واكسنهای تولیدشده از كرونا پیشگیری می كنند یا خیر.
در مجموع، هچت پیشبینی میكند اگر تمامی اجزا در جای خود قرار بگیرند، بین ۱۲ تا ۱۸ ماه تا تولید امن و مؤثر واكسن زمان لازم است. به قول هچت «این زمانبندی نشاندهنده تسریع قابل توجه در تاریخ تولید واكسن است. با این حال، به صورتی غیر قابل پیشبینی جاهطلبانه است. حتی عرضه چنین زمان بندی هم اكنون را باید كاملا آرمانگرایانه در نظر گرفت.»
حتی اگر این پیشبینی آرمانگرایانه یك ساله به واقعیت بپیوندد، همچنان لازم است محصول جدید وارد چرخه صنعتی تولید و توزیع شود. هچت اظهار داشت: «یك دغدغه مهم این است كه آیا رویكرد زیربنایی تولید واكسن قابلیت توسعه برای تولید میلیون ها و حتی میلیاردها دوز واكسن در سال های پیش رو را خواهد داشت؟» بخصوص در وضعیت اضطراری موجود، اگر مرزها بسته شوند و زنجیره تولید شكسته شود، تولید و توزیع واكسن به علل لجستیكی خیلی سخت خواهد شد.
به نظر می رسد خوشبینی اولیه فائوچی هم رو به افول است. وی هفته گذشته گفت فرآیند تولید واكسن «خیلی سخت و خیلی ناكارامد» پیش می رود. با وجود تمام پیشرفتهای اولیه در علوم پایه، امكان تبدیل این فرآیند به تولید واكسن واقعی بدون آزمایشات بالینی گسترده وجود ندارد و این آزمایشات نیازمند تولید تعداد بالایی واكسن و پایش دقیق نتایج روی افراد است. این فرآیند در مجموع نیازمند صدها میلیون دلار بودجه است؛ پولی كه NIH، استارتاپها و دانشگاهها در اختیار ندارند. علاوه بر این، امكانات و فناوری لازم برای تولید و توزیع گسترده واكسن را هم در اختیار ندارند.
مدتهاست تولید واكسن وابسته به سرمایه گذاری تعداد زیادی از شركتهای داروسازی جهان شده است. هفته گذشته مؤسسه آسپن، از اینكه هیچیك از شركتهای داروسازی گامی برای پشتیبانی از تولید واكسن برنداشتهاند ابراز تأسف كرد. اظهار داشت: «شركت هایی كه مهارت لازم برای تولید واكسن را دارند نمی خواهند آماده باشند و تجهیزاتشان را در زمان نیاز در اختیار افراد قرار دهند.» حتی اگر این كار را می كردند، تولید چنین محصولی میتوانست در راه به شكستهای گوناگونی منتهی شود و در نهایت به علل پیچیده تصمیم بر عدم استفاده از آن محصول گرفته شود.
تولید واكسن آنقدر سخت و پرهزینه و پرریسك است كه در دهه ۱۹۸۰ وقتی شركت های دارویی به خاطر افترا به صدمه رسان بودن واكسنها متحمل هزینه های قانونی شدند، خیلی از آنها تصمیم گرفتند دیگر واكسن تولید نكنند. برای تشویق صنایع داروسازی به ادامه تولید این محصولات حیاتی، دولت امریكا پیشنهاد كرد همه افرادی كه مدعی صدمه دیدن از واكسن هستند مشمول بیمه شوند. این مقررات تا امروز پابرجا می باشد. با این حال، شركت های دارویی، تولید داروهای با استفاده روزمره را سودمندتر از تولید دارو برای بیماریهای وخیم می دانند. علاوهبراین، یكی از چالش های خاص كروناویروسها این است كه مانند ویروس آنفلوانزا در هسته خود، حاوی تك یاخته های RNA هستند. این دسته ویروسها امكان جهش بالا دارند و احیانا لازم است همانند واكسن آنفلوآنزا واكسن این ویروسها هم نیازمند توسعه مداوم باشد.
جیسون شوارتز، استادیار دانشكده مطالعات سلامت ییل كه در مورد قواعد واكسن ها مطالعه میكند، اظهار داشت: «اگر تمام امیدمان بعنوان راهكار این بیماری را به واكسن محدود نماییم، به دردسر خواهیم افتاد». آنطور كه شوارتز اعتقاد دارد، در بهترین حالت واكسن خیلی دیرتر از آنچه بتواند در وضعیت شیوع كنونی تغییری ایجاد كند، تولید خواهد شد. مسأله اصلی این است كه باید یك دهه پیش، از زمان شیوع سارس برای چنین اتفاقی آماده میشدیم. او اظهار داشت: «اگر تحقیقات برای واكسن سارس را كنار نگذاشته بودیم، اینك اطلاعات پایهای بسیاری در اختیار داشتیم كه میتوانست برای این ویروس جدید مورد استفاده قرار بگیرد اما در این مورد هم همانند ابولا وقتی وضعیت اضطراری بیماری برطرف شد، حمایتهای مالی دولتی و صنایع دارویی متوقف گردید. برخی تحقیقات اولیه نیمهكاره رها شدند چون پیش از اینكه نیاز شدیدی به تولید واكسن پیش بیاید شیوع بیماری متوقف گردید.»
پولیتیكو چند روز قبل گزارش داد كه كاخ سفید مقرر است از كنگره یك میلیارد دلار بودجه فوری برای مقابله با كروناویروس درخواست كند. اگر این درخواست به تحقق بپیوندد، در همان ماهی خواهد بود كه دونالد ترامپ لایحه بودجه جدیدی به منظور دستیابی به عناصر اصلی آمادگی فراگیر را منتشر خواهد نمود كه شامل اعطای سرمایه به NIH، CDC و كمكهای خارجی خواهد بود. این سرمایهگذاریهای بلندمدت دولت، به این دلیل حائز اهمیت می باشد كه تولید واكسن، داروهای ضد ویروس و دیگر ابزارهای حیاتی، حتی در زمان پایین بودن تقاضا نیازمند چندین دهه سرمایهگذاری جدی هستند. اقتصادهای مبتنی بر بازار اغلب با تولید محصولی كه تقاضای فوری برای آن وجود ندارد و توزیع آن در مناطق نیازمند دشوار است، مشكل دارند. CEPI بعنوان یك نمونه امیدواركننده برای تشویق به تولید واكسن پیش از ایجاد نیاز فوری ستوده شده است اما این گروه هم منتقدانی دارد. سال گذشته، پزشكان بدون مرز نامه سرگشاده تندی نوشتند كه بیان می كرد این مدل، توزیع عادلانه واكسن و قدرت خرید آن برای همه را تضمین نمی كند. پیرو این نامه CEPI مقرراتش را بروزرسانی كرد تا امكان دسترسی عادلانه را فراهم آورد و مانوئل مارتین، مشاور نوآوری و عرضه امكانات درمانی پزشكان بدون مرز، هقته پیش گفت حالا با احتیاط، خوشبین است. او اظهار داشت: «قطعا CEPI امیدواركننده است و ما واقعاً امیدواریم در تولید واكسن جدید موفق باشند.» اما او و همكارانش «منتظرند ببینند CEPI در عمل چه می كند.»
این ملاحظات، نه فقط از نظر اهداف انسان دوستانه بلكه از بعد مقررات مؤثر هم حائز اهمیتند. رساندن واكسن و سایر منابع به جاهایی كه بیشترین تاثیر را دارد، برای جلوگیری از شیوع گسترده بیماری ضروری می باشد. بعنوان مثال، در زمان شیوع آنفلوانزای H۱N۱ در سال ۲۰۰۹، مكزیك بشدت درگیر بیماری شد. دولت استرالیا كه درگیر بیماری نشده بود، تا زمانی كه این صنایع توانستند میزان واكسن سفارشی دولت این كشور را فراهم نمایند مانع از صادرات صنایع دارویی این كشور شد. هرچقدر جهان بیشتر به سمت انحصار و ذخیره منابع برای خود پیش برود، امكان ارزیابی ریسك و توزیع مؤثر ابزار مورد نیاز، از واكسن گرفته تا ماسك اكسیژن و غذا و صابون شست وشو كمتر میشود.
در حال حاضر ایران، ایتالیا و كره جنوبی جزء كشورهایی هستند كه افزایش سریع آلودگی به COVID-۱۹ از آنها گزارش شده است. بسیاری كشورها، باوجود تردید در موفقیت قرنطینه و آسیبهای اساسی سختگیریهای بیسابقه چین، تلاش كرده اند با اعمال محدودیت در آمد و شد به این كشورها با ورود بیماری مقابله كنند. بطور قطع معیارهای كنترلی خاصی مناسب خواهند بود اما محدودیت گسترده سفر، بستن شهرها و دیواركشی منابع، راهكارهای واقعگرایانهای برای بیماری همهگیری كه چندین سال طول خواهد كشید، نیستند. در یك نقطه، باید از امید به اینكه نقطهای از جهان بتواند از آثار این بیماری در امان بماند، دست برداشت. باید به این بیماری به چشم یك مشكل عمومی نگاه كرد.
منبع: آتلانتیك
نویسنده: جیمز همبلینگ
ترجمه دریافتی از مریم بابایی – ایسنا